سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل پالایش نیابد، تا آن گاه که دانش درست شود [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

چگونگی انتقاد از نوجوانان


از ویژگی های عمده نوجوانی  کسب شخصیت ( تشخص طلبی ) است . به طور کلی شخصیت جنبه بیرونی و اکتسابی دارد ، در حالی که منش جنبه ذاتی و درونی دارد .


« نوجوان دوستدار کسب شخصیت است »


برای رسیدن به مرحله کسب شخصیت باید دو اصل حاصل شود :
1) انجام مهارت ها و دارا بودن توانمندی های خاص در برخورد با دیگران


2) پذیرفته شدن این مهارت ها از سوی پدر و مادر و اطرافیان


برخی نوجوانان مرحله اول را طی می کنند ولی اگر خانواده و اطرافیان و مراجع قدرت او را نپذیرفتند ، دچار عدم تعادل روانی می شود .


 اگر به نوجوان کمک نکنیم و او را کنترل ننمائیم ، اثرات سقوط بسیار خطرناک و غیرقابل جبران خواهد بود. ولی برخی مسیرهای زندگی هموارتر است که در آن باید به کنترل دورادور نوجوان اکتفا کرد و اجازه داد خودش طی طریق کند. سپس یک حالت متناوب از نظارت و آزادی دادن به نوجوان باید در زندگیش باشد.
در جهت کسب شخصیت باید از دو راه به نوجوان کمک کرد :
- روش کسب مهارت ها و توانائی ها را بیاموزد .


- به زبان و رفتار به او بفمهمانیم که او را پذیرفته و درک کرده ایم و شخصیت او قابل پذیرش و احترام است و ما او را به عنوان یک انسان در حال کمال قبول داریم .


در انتقاد از نوجوان دقت کنیم که تمام شخصیت آنها را مورد حمله قرار ندهیم و تنها آن قسمتی را مورد سؤال قرار دهیم که نتوانسته وظیفه اش را درست انجام دهد. هرگز نباید به نوجوان یا هر شخص دیگر بگوئیم : تو لیاقت نداری و به درد هیچ کاری نمی خوری زیرا با این جمله تمام حیطه وسیع شخصیت او را مورد حمله قرار داده ایم . روی هم رفته هر انسان دارای نقاط مثبت و منفی شخصیتی است و برای مطرح کردن انتقاد بهتر است نخست چند نقطه مثبت او را متذکر شویم سپس اشاره به نقطه منفی نمائیم .


اگر ناگهان و بدون مقدمه شروع به انتقاد کنیم و این انتقاد را به تمام شخصیت نوجوان گسترش دهیم انتقادمان ویرانگر و مخرب خواهد بود .


آلپورت می نویسد : انتقاد از دیگران در حکم جراحی شخصیت است .


جراح روانی کسی است که از ویژگی های روانی نوجوانان کاملاً آگاهی دارد و روش صحیح انتقاد را می داند . تشویق به جا و انتقاد صحیح و درست می تواند انسان را متحول نماید .


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

چگونگی انتقاد از نوجوانان


از ویژگی های عمده نوجوانی  کسب شخصیت ( تشخص طلبی ) است . به طور کلی شخصیت جنبه بیرونی و اکتسابی دارد ، در حالی که منش جنبه ذاتی و درونی دارد .


« نوجوان دوستدار کسب شخصیت است »


برای رسیدن به مرحله کسب شخصیت باید دو اصل حاصل شود :
1) انجام مهارت ها و دارا بودن توانمندی های خاص در برخورد با دیگران


2) پذیرفته شدن این مهارت ها از سوی پدر و مادر و اطرافیان


برخی نوجوانان مرحله اول را طی می کنند ولی اگر خانواده و اطرافیان و مراجع قدرت او را نپذیرفتند ، دچار عدم تعادل روانی می شود .


 اگر به نوجوان کمک نکنیم و او را کنترل ننمائیم ، اثرات سقوط بسیار خطرناک و غیرقابل جبران خواهد بود. ولی برخی مسیرهای زندگی هموارتر است که در آن باید به کنترل دورادور نوجوان اکتفا کرد و اجازه داد خودش طی طریق کند. سپس یک حالت متناوب از نظارت و آزادی دادن به نوجوان باید در زندگیش باشد.
در جهت کسب شخصیت باید از دو راه به نوجوان کمک کرد :
- روش کسب مهارت ها و توانائی ها را بیاموزد .


- به زبان و رفتار به او بفمهمانیم که او را پذیرفته و درک کرده ایم و شخصیت او قابل پذیرش و احترام است و ما او را به عنوان یک انسان در حال کمال قبول داریم .


در انتقاد از نوجوان دقت کنیم که تمام شخصیت آنها را مورد حمله قرار ندهیم و تنها آن قسمتی را مورد سؤال قرار دهیم که نتوانسته وظیفه اش را درست انجام دهد. هرگز نباید به نوجوان یا هر شخص دیگر بگوئیم : تو لیاقت نداری و به درد هیچ کاری نمی خوری زیرا با این جمله تمام حیطه وسیع شخصیت او را مورد حمله قرار داده ایم . روی هم رفته هر انسان دارای نقاط مثبت و منفی شخصیتی است و برای مطرح کردن انتقاد بهتر است نخست چند نقطه مثبت او را متذکر شویم سپس اشاره به نقطه منفی نمائیم .


اگر ناگهان و بدون مقدمه شروع به انتقاد کنیم و این انتقاد را به تمام شخصیت نوجوان گسترش دهیم انتقادمان ویرانگر و مخرب خواهد بود .


آلپورت می نویسد : انتقاد از دیگران در حکم جراحی شخصیت است .


جراح روانی کسی است که از ویژگی های روانی نوجوانان کاملاً آگاهی دارد و روش صحیح انتقاد را می داند . تشویق به جا و انتقاد صحیح و درست می تواند انسان را متحول نماید .


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

پدر و مادر و نوجوانان:
در مقابل هم، یا در کنار هم؟


نار آمدن با نوجوانان برای اغلب بزرگترها کاری دشوار و گاه غیرممکن به نظر می رسد. آنها نارضایتی، سرکشی، و خشم خود را ( که جزو احساسات رایج این دوره هستند) به شیوه ای ناشیانه و گاه به بدترین نحو ممکن بیان می کنند. اما اگر والدین و نوجوانان هر دو یاد بگیرند احساسات خود را با احترام به هم بیان کنند، هر دو از نتیجه کار، راضی تر خواهند بود.


برخی والدین نیز با فرزندانشان مانند قهرمانان رفتار می کنند. موفقیت های فرزندانشان را نهایت لیاقت آنها می بینند. آنها نمی خواهند نوجوانانشان مستقلاً بیندیشند و ممکن است از نوجوانان برای جامه عمل پوشاندن به آرزوهای خود استفاده کنند و اگر فرزندشان همکاری نکند، آسمان را به زمین می دوزند.این که یک نوجوان عصبانی بخواهد اکثر تصمیم ها را خودش بگیرد، تا حدودی خوب است. اگر شما در حال حاضر به برخی از مدیران موفق هم توجه کنید، خواهید دید که آنان نیز مانند نوجوانان شما یک دنده هستند!


یک روان درمانگر می گوید: من بیشتر از همه، نگران بزرگسالانی هستم که در حال حاضر بیشترین آمار خودکشی را به خود اختصاص داده اند. اغلب آنها افرادی بوده اند که در دوران نوجوانی ناراضی و شاکی بوده اما هرگز خشم خود را نسبت به والدین ابراز نکرده و سرکشی نکرده اند. هر وقت نوجوانان از ما عصبانی می شوند، ساده ترین راه این است که حق را به خود بدهیم و از خود بپرسیم: آنها چطور می توانند اینقدر ناسپاس باشند؟ یا اینقدر ناراضی باشند؟ بعد ممکن است بگوییم: من پدر یا مادر او هستم، او فرزند من است؛ من رئیس هستم.


برخی والدین نیز با فرزندانشان مانند قهرمانان رفتار می کنند. موفقیت های فرزندانشان را نهایت لیاقت آنها می بینند. آنها نمی خواهند نوجوانانشان مستقلاً بیندیشند و ممکن است از نوجوانان برای جامه عمل پوشاندن به آرزوهای خود استفاده کنند و اگر فرزندشان همکاری نکند، آسمان را به زمین می دوزند.


برخی والدین از روش تهدید استفاده کرده و در برقرار کردن انضباط زیاده روی می کنند و از آنجایی که همه ما گناهکار هستیم، هر کسی ممکن است گناهش را به حساب اشتباه والدینش بگذارد. نوجوانان ما باید یاد بگیرند که خشم خود را در قالب کلمات مناسب بیان کنند، قرار نیست انتقام گیری نماییم بلکه باید حقایق را به گونه ای محبت آمیز و با احترام بیان کنیم.


یکی از والدین آگاه که فرزند نوجوانش از دست او عصبانی شده بود می گوید: فرزندم از دست من عصبانی است، زیرا به او اجازه رفتن به جایی را نداده ام. من خوشحالم که او بزرگ شده و نظرات خود را بیان می کند، او مرا دوست داشته و به من اعتماد دارد همین دلایل کافی است که خشم خود را با من قسمت کند. اما ترجیح می دادم این خشم را به گونه ای محترمانه تر بیان می کرد.


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

چگونه استرس و افسردگی جوانان  را کاهش دهیم؟


فشار کاری در پدران و مادران، بی حوصلگی آنان، پخش فیلم ها و سریال های حادثه ای و غمگین و کمبود سرگرمی های مفرح، سبب شده است که برخی از اعضای خانواده ها شاد نباشند.


کسی که برای فرار از مشکلات زندگی، استرس های شغلی و استرس های مدرن به خوردن دارو عادت می کند، احساس وظیفه شناسی را از دست می دهد و حضور منظم او در محل کار یا مدرسه مختل می شود.ایجاد شادی معقول و منطقی در بین این افراد مانع از افسردگی ، و انواع ناهنجاری های اجتماعی می گردد و در نتیجه باعث افزایش کارآیی می شود.


تحقیقات نشان داده که بیش از نیمی از افرادی که برای ناراحتی های جسمانی به پزشک مراجعه می کنند، مشکلات روانی و عاطفی دارند، براساس یک نظرسنجی 41 درصد جوانان ایرانی توان مقابله با مشکلات  زندگی را ندارند. 38 درصد آنان سرحال و با نشاط از خواب بیدار نمی شوند و همین تعداد از زندگی خود ابراز رضایت نمی کنند. طبق آمار سال 1378، 6درصد از جوانان تهرانی بین سنین 15 تا 24 سال دچار اختلالات روانی هستند و این آمار بین افراد 25 تا 44 سال به 5/8 درصد می رسد.


صدا و سیما به عنوان یک رسانه فراگیر می تواند در ایجاد شادی  میان اعضای خانواده نقش اساسی داشته باشد. برنامه های تلویزیونی در زمینه طنز و ایجاد شادی کمتر موفق هستند.


سید حسن موسوی، کارشناس مسائل اجتماعی می گوید: نگرانی از آینده سبب یأس و ناامیدی در جوانان می شود و احساس ناامنی اجتماعی و روانی به وجود می آورد و به همین دلیل فرد ممکن است دچار افسردگی  شود؛ فرد افسرده  جامعه پذیر نیست و گرایش به آسیب های اجتماعی  و انحرافاتی نظیر انواع اعتیاد  و خودکشی  دارد. متأسفانه یکی از داروهایی که بین جوانان به تازگی رواج یافته داروی « اکستازی » معروف به داروی شادی است، بررسی هایی که بر روی این داروی روان گردان  جدید انجام شده است نشان می دهد که شدت عوارض این دارو در تخریب مغز شباهت زیادی به مخدرهای خیابانی دارد و تأثیر منفی آن در طولانی مدت بسیار بیشتر از آثار خوشی کوتاه مدت است، این دارو علاوه بر اعتیاد ، گیجی، اختلال بینایی، جوش های صورت ، تهوع، لرز، عرق فراوان، آسیب کبدی ، تخریب بافت مغز، به علت بالا بردن دمای بدن، باعث تخریب عضلات و نارسایی قلب و کلیه  می شود. همچنین این ماده باعث آسیب زدن به حافظه، کاهش ترشح هورمون های سروتونین و دوپامین در مغز و مشکلات عاطفی، افسردگی  و کاهش قدرت یادگیری می شود.


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

قدر دوران نوجوانی را بدانید


این نظر ظاهراً غیر ممکن و تقریباً نوعی تناقض لفظی به نظر می رسد. من معتقدم که اگر سال های


نوجوانی  را به طور کامل از نظر بگذرانیم، حقیقتاً عملی (و عاقلانه) است که به جای نزاع با این دوران، از آن تقدیر کنید.
کلمه کلیدی در این اصل دوران است. اگر شخصی که در حال مطالعه این مطلب است، حداقل بیست ساله باشد و دقیقاً همان آدمی باشد که هنگام نوجوانی بوده است، تعجب خواهم کرد. احتمالاً شما بیش از همه، ارزش ها، دیدگاه ها، ظاهر فیزیکی، اخلاق شغلی، اهداف و اولویت های خود را تغییر داده اید. خود من وقتی به گذشته می نگرم هیچ شباهتی بین نوجوانی و حال خود نمی یابم. هم متفاوت به نظر می رسم و هم متفاوت عمل می کنم و در مجموع همه چیز در زندگی من تغییر کرده است. حالا دیگر هم من و هم شما با گذشته فرق کرده ایم. وقتی به گذشته نظر می کنیم، آن را دورانی سپری شده می یابیم.


پس چرا، اگر می دانیم که این دوران صرفاً یک مرحله بوده است، این چنین حساس می شویم؟ می توان چنین پاسخ داد که شاید تا اندازه ای فراموش کرده ایم که


نوجوانی  صرفاً یک دوران است. از آن بیم داریم که رفتار و مسیر زندگی پانزده سالگی ما دائمی، مانند نقشی بر سنگ باشد. نوجوانان فاقد ایمان لازم هستند. جوانان امروز فقدان ایمان را حس می کنند و این مطلب به اعتقاد من در بروز بعضی از مشکلاتی که مشاهده می کنیم، مؤثر است. منظور من آن نیست که اگر نوجوان شما با خود درگیر است شما مقصر هستید. اما مطمئن هستم که ما می توانیم کارهایی برای ایجاد بهترین بازدهی و کاهش احساس ناتوانی و درماندگی در آنها انجام دهیم.


 اگر به جای آنکه دوران نوجوانی را امری دائمی فرض کنید، آن را مرحله ای گذرا بدانید، بعضی از درگیری های شما با خودتان کاهش می یابد و آسان می گردد.فکر کنم یکی از دلایلی که من بدون آنکه آسیبی ببینم از این دوران به سلامت جستم، احساس پذیرش


والدین  و ایمان شخصی ام بوده است. گویا آنها می دانستند که اشکالی در کارم نیست (حتی زمانی که خودم نمی دانستم) و این که هیچ عیب و ایرادی در کار من نبود، زیرا من فقط به عنوان یک نوجوان با خود و دیگران درگیر بودم. علیرغم این واقعیت که رفتار من به هیچوجه کامل نبود، می دانستم که آنان قدر مرا می دانند. اعتماد آنان، قدرت سپری کردن این دوران را به من می داد.


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

نمونه سوالات ده کتاب روانشناسی دریک برنامه با قالب جاوا قابلیت نصب بر روی اکثر گوشیهای نوکیا وسونی اریکسون  حجمkb216

http://www.hoom.ir/uploads/1340694394.jar

نمونه سوالات 5 کتاب روانشناسی دریک برنامه با قالب جاوا قابلیت نصب بر روی اکثر گوشیهای نوکیا وسونی اریکسون

http://www.hoom.ir/uploads/1353566528.jar

آسیب شناسی روانی 1  چهار نمونه

http://www.hoom.ir/uploads/1288201323.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1332134436.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1355617787.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1309522334.pdf

روانشناسی تجربی

http://www.hoom.ir/uploads/1298255076.pdf

آماراستنباطی

 http://www.hoom.ir/uploads/1272901320.pdf

آمارتوصیفی2 نمونه

http://www.hoom.ir/uploads/1329819150.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1286472067.pdf

احساس وادراک

http://www.hoom.ir/uploads/1277027336.pdf

ارزشیابی شخصیت.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1368638208.pdf

اصول وفنون مشاوره وخانواده درمانی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1342634882.pdf

بازی درمانی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1353565629.pdf

پویایی گروه2 نمونه pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1276476898.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1274009212.pdf

تاریخچه مکاتب روانشناسی2 نمونهpdf

http://www.hoom.ir/uploads/1363849701.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1364000737.pdf

خانواده ناباسامان.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1291407157.pdf

روانسنجی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1312001181.pdf

روانشناسی جنایی...pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1302008962.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1349668347.pdf

روانشناسی فیزیولوژیک.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1281672871.pdf

روشها وفنون تدریس.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1327502564.pdf

زبان تخصصی روانشناس

http://www.hoom.ir/uploads/1355930532.pdf

زبان تخصصی مشاوره.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1352305632.pdf

علم ونفس ازدیگاه دانشمندان اسلامی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1330428641.pdf

فلسفه آموزش وپرورش.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1330943784.pdf

کاربرد آزمونهای روانی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1357308430.pdf

متون روانشناسی به زبان خارجه 2...pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1342259786.pdf

متون روانشناسی به زبان خارجه 1...pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1277884784.pdf

 مدیرت آموزشی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1315120626.pdf

مقدمات روشهای تحخیق درروانشناسی وعلوم تربیتی.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1291209259.pdf

نظریه های مشاوره وروان درمانی3 نمونهpdf

http://www.hoom.ir/uploads/1321368358.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1283416955.pdf

http://www.hoom.ir/uploads/1281848637.pdf


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

جنون ،شکل  پیشرفته  عصبانیت  است ،هراس  بی  جهت  مانند  ترس  می  باشد،یک  حالتی  که در آن  ما حتی   فاقد کنترل   رفتار  و دنیای  اطرافمان   هستیم . تنفر  یک حالت  شرطی  بسیار بدی  از یک فرد  است  که در فکر  ما  به وجود می آید،از تماس  با او اجتناب می  کنیم  و ممکن است  بدترین  چیز  را  برای  او آرزو کنیم ، شاید  حتی  امیدوار  باشیم  که او یک مصیبت را تجربه کند. هر سه  هیجانی  که در اینجا نام برده  شد ،هرکدام  به شکلی  است  که در اینجا  ما آنها را  به  طور  ساده  عصبانیت  خواهیم نامید.


هیجانات  ثانویه ای  در حواس  ما وجود دارند  که از  هیجانات  دیگر ناشی  می  شوند،از قبیل :آسیب  دیدن ،ترس  ،گناه ،ظلم،یاس  و غیره . به  طور کلی  ما توسط  دو  باور کنترل می شویم :


1-ما  باور داریم  که باید  بعضی  چیزهایی  داشته باشیم که دیگران مانع   از این  شدند  که ما آنها را داشته باشیم.این موارد می  تواند  بعضی  چیزهایی  مانند : خواب ،غذا،پناهگاه ،آسودگی فکر ،همسر  یا اشخاص دیگری  که ما به آنها   وابسته  هستیم  باشد.


2-ما باور  داریم   شخصی  که ما  درباره  او احساس  عصبانیت  داریم  مسوول  است ، برای  این که  ما این  گونه  درک می  کنیم.ما باور داریم  که اگر آن فرد  نبود ،ما  بدبخت   نبودیم،آن  مرد  یا زن مسوول درد  و بدبختی ما  است. عصبانیت  همچنین  می تواند  شروعی  باشد  که دلالت دارد بر تغییر  اساسی  در یک فرد  یا حتی  در تمامی  یک جامعه.عصبانیت می تواند منبعی  از انرژی  باشد که  صرف  تبدیل  شدن  به سوی  اتفاقات  غیر  عادلانه  و منفی  اطراف  ما می  شود .با  فهمیدن ،شناختن ،بیان کردن  و شرح دادن   بسیاری  از  نیازهای  ابتدایی مان  قبل   از  عصبانیت ،می  توانیم  قدرت  و عزت نفس  خودمان را بدست آوریم .نیاز  ما با عصبانیتمان   نسبت به دیگران برآورده نمی  شود.ما  می  توانیم  یاد  بگیریم  که این انرژی  را به  طرق  غیر خشن  اظهار کنیم. تکنیک های  گوناگونی برای  تخلیه  هیجانی   این  انرژی  وجود دارد که  به  هیچ وجه  به  طرف  دیگران  صورت نمی  گیرد. همچنین  مواردی  وجود  دارد  که ما  به منظور  گرفتن  نتیجه   به عنوان  این که  مسوول  هستیم   ممکن است  نیاز به  اظهار  عصبانیت   داشته باشیم .می توانیم اینکار را بدون   این که  دیگران را فریب  دهیم  یا به آنها آسیب  برسانیم   انجام دهیم.تنفر از  دیگران  بر اساس  ضعف  و تا  حدودی  جبران  قابلیت ها می  باشد. یک  شخص  قوی  بندرت  متنفر  می  شود.بنابراین  ما مایل  به  فرونشاندن   عصبانیت  خودمان   نیستیم اما   نسبتا  آن را تشخیص  می  دهیم ،بیان می  کنیم ،راههای  غیر مضر آن  را  شرح می  دهیم ،می  فهمیم  و آن انرژی  را در جهت  مثبت  به  سوی    قدرتمند  شدن   خودمان  و تغییر  اجتماعی   متمرکز  می  کنیم.


فهرست  کوتاهی   از بعضی  از علت های   مشترک  در اینجا وجود دارند  که ممکن است  در ما احساس  عصبانیت  نسبت به   شخص  دیگری  را به وجود  آورد:(شما ممکن  است  بخواهید  دیگران  را از  چیزهایی که منجر  به تشویش  شما می  شوند  منع  کنید) .


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

برای آنان که می خواهند شکست را بشکنند


آیینه حقیقت نما چه کسی گفت تو شکست  خورده ای خانه اش ویران باد. جایی که هر شکستی، شکستنی است، شکننده است آن که تلاش را نادیده انگارد و نتیجه را اصل. زندگی تنها دو روی سکه شکست و پیروزی نیست بلکه کوشش است برای بهتر زیستن و بهتر اندیشیدن و هر روز بهتر از دیروز شدن.


فرض کن در مقابل منبعی از نور ایستاده ای و سایه از تو روی زمین نقش بسته است. اگر پشت به نور بایستی سایه ات را می بینی اگر سعی کنی به آن نزدیک شوی سایه از تو می گریزد و هر چه دورتر می روی سایه بلندتر و دسترسی به آن دشوارتر می شود. حال اگر رو به نور حرکت  کنی سایه در پشت سرت به دنبالت می آید و هر چه به منبع نور نزدیک تر می شوی سایه کوتاه تر و نهایتا محو می شود.


بیا و سایه ها را فراموش کن و مسیر اصلی زندگی را پیدا کن و قدم در راهی بگذار که پایانش آغاز تو باشد. شاید از این که در کنکور امسال موفق  نشدی احساس سرخوردگی و شکست تو را آزار می دهد و به قول معروف می خواهی عطایش را به لقایش ببخشی.


یک بار دیگر تجدید نظر کن ببین آیا واقعاً کنکور و قبولی در دانشگاه کعبه آمال تو بود؟ یا همان سایه ای بود که تو شتابان به دنبالش می دویدی. تو چه می خواهی؟ نور یا سایه را؟ نور همان خودشناسی است، معرفت جویی و کمال طلبی مبارزه ای سرسختانه برای رسیدن به خود و ارزش های والای انسانی. یقین داشته باش آن گاه همه چیز به دنبال تو کشیده خواهند شد، از جمله کنکور.


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

عصبانیت و راه های مقابله با آن



احساساتی که آدمی تجربه می کند مثل شادی ، خشم   و... رفتار را فعال و هدایت می کنند. هیجان را هم عوامل درونی وهم عوامل بیرونی می توانند تحریک و راه اندازی کنند. هیجان نه تنها مضّر نیست ، بلکه لازمه زندگی است . زیرا نمی توانیم هیجان ها را از زندگی دور کنیم . تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که یا از وقوع آنها بکاهیم ، یا یاد بگیریم که چگونه با آنها سازگاری (مثل غم ) یا مقابله (مثل خشم ) داشته باشیم . همه ی ما عصبانیت را احساس کرده ایم و می دانیم که چیست. عصبانیت عموما" رفتار کاملا" طبیعی انسان هاست. اما زمانی که عصبانیت خارج از کنترل و ویرانگری باشد ، می تواند مشکلاتی درکار ، ارتباطات اجتماعی و حتی در کل کیفیت زندگی به وجود آورد . ممکن است کار به جایی برسد که شما احساس کنید اسیرهیجان قدرتمندی هستید که نمی توانید از آن اجتناب کنید. هیجان عصبانیت می تواند یک احساس آزار دهنده باشد یا یک عمل وحشیانه . هدف ما در این بحث این است که به افراد کمک کنیم  تا بتوانند عصبانیت را درک و آن را کنترل کنند.


ماهیت عصبانیت
عصبانیت یک حالت هیجانی است که از لحاظ شدت می تواند خفیف ، شدید یا ویرانگر باشد . همانند دیگر هیجانات . عصبانیت موجب تغییرات  متعدد زیستی  و فیزیولوژیکی  می شود ؛ مثل افزایش فشار خون ، ضربان قلب ، تنفس و همچنین افزایش میزان تولید انرژی از
آدرنالین و نورآدرنالین . برانگیختگی شدید فیزیولوژیکی مشخصه آن دسته از حالات هیجانی است که جاندار را برای عمل – فراریا جنگ – آماده می کنند.


عصبانیت می تواند ناشی از عوامل درونی یا بیرونی باشد. شما می توانید از دست فرد مشخصی ، مثل یک همکار یا ازیک حا دثه ( ترافیک یا پرواز لغو شده ) عصبانی شوید. عصبانیت شما می تواند ناشی از نگرانی یا تفکر شما درمورد مسائل شخصی باشد مثل قد و قیافه خود و یا یادآوری حوادث و خاطرات تلخ وآسیب زا .


تجلی عصبانیت
روش طبیعی وغریزی بیان عصبانیت رفتار پرخاشگرانه است . عصبانیت یک پاسخ طبیعی انطباقی در برابر تهدید هاست و غالباً عصبانیت احساسات و رفتار ما را بر می انگیزد تا از خود درمقابل مهاجم دفاع کنیم یا با او بجنگیم.
بنابراین میزان معینی از عصبانیت برای ادامه حیات لازم است . ازسوی دیگر ، ما نمی توانیم به هر فرد یا شیئی که ما را  عصبانی و ناراحت کرده است حمله کنیم ؛ زیرا قوانین ، هنجارها ی اجتماعی وعقل سلیم تا حدود زیادی از شدت عصبانیت ما می دهد . نشان دادن دندان ها و فشار دادن آنها به هم ، علامت بین المللی خشم وعصبانیت است، گر چه علائم  دیگری نیز با عصبانیت همراه است ؛ مثل چهره ی برافروخته ، ابروان پایین افتاده و درهم کشیده و گشاد شدن سوراخ های بینی . البته فرهنگ نیز در این مورد مؤثر است.


سه راه اصلی بیان احساس عصبانیت عبارت است از : ابراز کردن  ، باز داری و سکوت، جرئت ابراز عصبانیت  البته  نه به روش های پرخاشگرانه . برای انجام این کار باید یاد گرفت که چگونه نیازهای خود را بیان کرد وچگونه نیازهای خود را بدون آسیب رساندن به دیگران ارضا نمود. با جرئت بودن به معنی پر زور بودن یا دعوا  کردن نیست ، بلکه به معنی به خود و دیگران احترام گذاشتن است .


پرخاشگری می تواند سرکوب شود و آن گاه تغییر جهت دهد ، یا در قالب جدیدی خود را آشکار سازد. سرکوب زمانی اتفاق می افتد که فرد عصبانیتش را مخفی کند، ازفکر کردن به آن بپرهیزد  و به موارد مثبت فکر کند. هدف از بازداری و سرکوبی آن است که رفتار سودمندتری داشته باشیم. خطر سرکوبی عصبانیت این است که اگر بالاخره خود را آشکار نسازد می تواند تأثیرات درونی بر شما داشته باشد. عصبانیتی که متوجه درون است ممکن است موجب بالا رفتن فشار خون ، افسردگی و حتی سکته شود. عصبانیت های تخلیه نشده همچنین موجب مشکلات دیگری می شوند ؛ مثل خود خوری ، عیب جویی دائمی و رفتار پرخاشگری انفعالی .


افرادی که دائماً دست رد به سینه دیگران می زنند، از هر چیزی خرده می گیرند وعیب جویی می کنند ، یاد نگرفته اند که چگونه عصبانیت  خود را به روش مثبت بیان کنند. جای تعجب نیست که آنان نتوانند با دیگران روابط اجتماعی سالم داشته باشند. روش سوم این است که شما خود را از درون آرام کنید . ازاین طریق نه تنها می توانید رفتار های بیرونی خود را کنترل کنید بلکه می توانید پاسخ های درونی خود را نیز مهار نمایید . مثلاً کم کم ضربان قلبتان را پایین بیاورید، خودتان را آرام  واحساسات خود را مهارکنید . به عقیده برخی روان شناسان -  مثل اسپیل برگر -  موقعی  که هیچ یک از سه تکنیک فوق مؤثر واقع نشوند، دراین صورت به اشیاء  یا افراد آسیب وارد می شود .


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

تو می توانی اگر بخواهی!



این جمله همانند سوزنی روحش را می گزید. احساس کرد باز هم عقب افتاده است. بار دوم بود، آیا برای همیشه بی سواد باقی می ماند؟ زیر لب گفت: لعنت به دانشگاه.


روزنامه را روی زمین گذاشت و خودش هم در کنارش دراز کشید. باورش نمی شد که یکی از این ستاره ها نتواند مال او باشد. پوزخندی زد. معلم فیزیکشان می گفت از این یک میلیون و پانصدهزار شرکت کننده نیمی سیاهی لشکرند اما اگر کسی بخواهد می تواند وارد دانشگاه شود. دانشگاه غول نیست!


چرخی زد، دانشگاه غول نبود کابوس بود، کابوسی که دو سال همراهش بود ولی اکنون چه؟ سال سومی وجود نداشت باید از همین الان به فکر سربازی باشد. سربازی، بعد از قبول نشدن در دانشگاه! وای خدای من.


همه این دو سال جلوی چشمانش مثل یک فیلم گذشت. این همه زحمت. این همه تلاش. با وجود پشتکار زیاد و علاقه، نه باورکردنی نبود. چرا؟ چرا من؟ فقط من یک نفر زیادی بودم. ناامیدی تمام وجودش را فرا گرفته بود بغض سنگینی به گلویش چنگ می زد. دوست داشت داد بزند و هق هق گریه کند. فشار روحی زیادی را تحمل می کرد. اصلا دوست داشت بمیرد . هیچ چیز برایش خوشحال کننده نبود. چه فکرها و رویاهایی در ذهن داشت اما حالا حقیقت های تلخی پیش رویش بود. دیگر هیچ امید و انگیزه ای برای نفس کشیدن نداشت. به سمت ستاره ها چرخید ستاره های مردم به او چشمک می زدند چشمانش را بست و دستش را پشت سرش گره کرد.


احساس کرد قطره اشکی در حال سریدن است ، چشمانش گرم شده بود ولی نوری از دور دست می تابید.


چشمانش تازه به تاریکی عادت کرده بود که راه پله بلند را دید. گام اول را بر روی پله ها گذاشت، سرد بود ولی نوری آن بالا بود. عزمش را جزم کرد باید بالا می رفت، پله سوم و بعد چهارم، راه بلندی بود پر از پیچ و خم زیر لب می شمرد 24، 25، ...


ادامه مطلب...


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ